-
ایران
جمعه 28 اسفندماه سال 1388 23:39
در این خاک زرخیز ایران زمین ------- نبودند جز مردمی پاک دین همه دینشان مردی و داد بود --------- وز آن کشور آزاد و آباد بود چو مهر و وفا بود خود کیششان -------- گنه بود آزار کس پیششان همه بنده ناب یزدان پاک ----------- همه دل پر از مهر این آب و خاک پدر در پدر آریایی نژاد ---------- ز پشت فریدون نیکو نهاد بزرگی به مردی...
-
زهر حسرت
پنجشنبه 27 اسفندماه سال 1388 20:05
سینه میسوزانی ای دل چو می آغازی سخن بس کن این شب ناله ها را ازچه خواهی رنج من جرم و تقصیر از تو بود از یار دیرین بد نگو هر چه کرد آن یار شیرین با تو ناز شصت او هرزگی کردی سزای هرزگی رسوایی است حاصل رنگ و ریا در عاشقی تنهایی است از بهشت وصل جانان دوزخ غم ساختی در کفت بود آنچه عمری آرزو می داشتی ای دل دیوانه بشنو این...
-
عشق تلخ
پنجشنبه 27 اسفندماه سال 1388 19:29
آدمـک آخــرِ دنیــاست، بخند... آدمـک مـرگ هـمین جاست، بخند... آن خـدایی که بـزرگش خوانـدی به خـدا، مثـل تـو تنهـاست، بخند... دستخطی کـه تـو را عاشـق کرد شوخـیِ کاغــذی ماسـت، بخند... فکر کن دردِ تـو ارزشـمند است فکر کن گریـه چـه زیباست،بخند.. صبحِ فردا به شبت نیست که نیست, تـازه انگار کـه فـرداسـت، بخند... راستـی...